حکیم ارد بزرگ همسر من عاشق سخنان حکیمانه شما هست و به جرات می تونم بگم بیشتر اونها رو حفظ کرده
حالا من می خواهم بزرگترین سوپرایز زندگیشو برای تولدش که ۱۵ شهریور است
بوجود بیارم حالا اگر ازتون خواهش کنم برای این روز شما تشریف میارین مجلس
ما ؟ خواهش می کنم قبول کنید و منو همسرم رو خوشحال کنید اگر قبول کنید
شرایط پرواز و اقامتتون رو در جزیره کیش خیلی سریع فراهم میارم . یه خواهش
دیگه هم از شما داشتم در صورت امکان یه نصیحتی من و خانمم رو بکنید تا
همیشه خوشبخت باشیم – بی صبرانه منتظر پاسخ شمایم
پاسخ حکیم ارد بزرگ :
در مورد خواسته نخست شما باید بگویم شوربختانه در آن روزها در سفر خواهم بود پس پوزشم را بپذیرید . از سوی اُرد زاد روز همسرتان را شادباش بگویید .
در پاسخ به دومین خواسته شما ، سخن زیر هدیه می گردد :
همسران ، باید یکدیگر را همواره ستایش کنند . کتاب سرخ – فرگرد زندگی – سخن ۳۷
منبع مطلب بالا آدرس زیر است :
http://www.hakimorodbozorg.com/?p=763&cpage=2#comments
ناشناس :
حکیم نمیدانم چجور باید گفت ولی سالها پیش عاشق کودکی شدم که هم بازیم بود با او بزرگ شدم عشق کودکی به عشق ایام جوانی منجر شد هیچ وقت نخواستم عشقم به گناه الوده شود برای همین حتی حاضر نشدم ببینمش همیشه خود را گول میزدم چون هم بازی کودکی بوده دوستش دارم عشقی در میان نیست تا او برخلاف میل باطنی با کسی مجبور شد ازدواج کند که علاقه ای به او نداشت شایدهم داشت نمیدانم چراخودم راگول بزنم؟ بعد رفتنش تازه یادم امد دوستش داشتم شب و روزم تاریک شد هفت روز لباس سیاه به تن کردم ولی کسی نباید میفهمید مخصوصا خودش ظاهرا زندگی عادی شد ولی در اصل نه بعد او نتوانستم عاشق شوم وازدواج نکردم همیشه برایش دعامیکنم خوشبخت زندگی کند ولی استاد در مراسمات فامیل هنوز چشم در چشم که میشویم او اخلاقش دگرگون میشود همسرش از چشم من می بیند برای راحتی آنها تابشود به جاهایی که آنها هستند نمیروم ولی نمی توانم فراموشش کنم و میترسم از ازدواج کنم و فراموش نشود استاد چه کنم؟ اگر از ذهنم نرود ومن نیز مجبور به ازدواج شوم یعنی خیانت به همسرم ومن نمخواهم به او خیانت کنم نمیخواهم جسمم از آن کسی باشد و روحم از آن کسی دیگر با سخنان شیرین و شیوایتان راهنمایم باشید شرمنده طولانی شد سپاس
پاسخ حکیم ارد بزرگ :
دلدادگی های دوران کودکی همواره تا زمانی که زنده هستیم درخشش و نمایی
خاص دارند نمی توان آنها را نادیده گرفت به ویژه چون عشق نخستین هم هستند .
اما دیگر راهی به آن روزها و آن آدمها نیست حقیقت آن است که مابین ما
فرسنگها فاصله و بازه ایجاد شده است .
از ازدواج نترس آنگاه که گرمای دست همسر خویش را حس کنید هزاران هزار ستاره
روشن در زندگی ات پیدا خواهند شد که در آن حالت عشق ها و دلدادگی های
گذشته بسیار کمرنگ می شوند ، بویژه شمایی که انسانی حساس و سرشار از مهر
هستید زندگی تازه و زیبا در پیش رو خواهید داشت .
منبع مطلب بالا آدرس زیر است :
http://www.hakimorodbozorg.com/?p=763&cpage=2#comments
پاسخ حکیم ارد بزرگ :
رمان زیبا و خواندنی بود .
در همین جا بر خود لازم می دانم از همه نویسندگان محترمی که در نوشته های خود، یادی از اُرد می کنند سپاسگذاری نمایم .
منبع مطلب بالا آدرس زیر است :
http://www.hakimorodbozorg.com/?p=763&cpage=2#comments